من، هاتف متهم ردیف دوم هستم
تاریخ انتشار: ۲۱ آبان ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۰۶۶۹۳۳
آفتابنیوز :
«هاتف. ر» متهم ردیف دوم سرقت از صندوق امانات بانک ملی شعبه دانشگاه تهران است. او به همراه پسرخالهاش؛ آرمین، دو متهم اصلی سرقت از بانک ملی هستند که طبق کیفرخواست صادر شده در ۱۵ آبان امسال آنها با «محاربه و افساد فیالارض» مواجه شدهاند. این دو متهم معتقدند؛ صدور چنین کیفرخواستی عادلانه نیست.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
حالا هر دوی آنها به همراه دو برادر آرمین در زندان تهران بزرگ بهسر میبرند، اما هاتف از نظر روحی وضعیت مساعدی ندارد. یکی از اقوام متهم در مورد شرایط هاتف در زندان میگوید: «هاتف وضعیت روحی خوبی ندارد. او از دوران نوجوانی به خاطر یکسری مسائل که برایش اتفاق افتاد، تحت نظر روانپزشک قرصهای اعصاب و روان استفاده میکرد، اما حالا در زندان قرصهای مخصوص به بیماریاش وجود ندارد و فقط قرصهای خواب آور در دسترس او است. هاتف این قرصهای خوابآور را میخورد و گاهی کل روز میخوابد. حتی کارت معافیت از خدمت سربازیاش هم تحت نظر شش، هفت متخصص نظام پزشکی صادر شده است. هاتف با این وضعیتی که دارد هر لحظه ممکن است اقدامات نادرستی انجام دهد.»
او در ادامه میگوید: «برادر بزرگتر هاتف چند سال پیش خودکشی کرد. بعد از این اتفاق، هاتف به خاطر شرایط بد روحی، دو بار اقدام به خودکشی کرد، اما هر دو بار توسط دوست و آشنا به بیمارستان رسانده شد.»
حالا در گفتوگوی اختصاصی با هاتف؛ متهم ردیف دوم پرونده به جزییات زندگی و شرایط روحی او در زندان تهران بزرگ پرداخته ایم.
خودتان را معرفی کنید.
هاتف هستم. متولد ۱۳۷۷ و مجرد. اهل قائمشهر مازندران و دیپلم تربیتبدنی. قبل از اینکه به سرقت فکر کنم در کار خرید و فروش ماشین بودم. من از دوران کودکی سختی کشیدم و در سن ۱۲ سالگی مادرم را بر اثر تصادف از دست دادم. مدتی بعد از فوت مادرم، برادر بزرگترم خودکشی کرد. پدرم هم نبود. به خاطر بدهی زندان بود. مشکلات و بدبختیهای زندگیام خیلی زیاد بود تا اینکه متوجه شدم دچار اختلالات روحی و روانی حاد شدم. از سربازی هم به خاطر همین بیماریام معاف شدم.
در کدام سرقتها همراه آرمین پسرخالهتان بودید؟
در هر سه سرقت همراه آرمین بودم. سرقت از بانک سپه شعبه مرکزی قائمشهر، بیشتر شبیه یک شوخی بود. بانک سپه اصلا امنیت نداشت و کلید در خزانه، روی قفل بود. حدود یک سال بعد، خواستیم از بانک تجارت شعبه دروازه شمیران سرقت کنیم که موفق نشدیم در خزانه را باز کنیم. در واقع هیچ سرقتی صورت نگرفت. بعد از آن، نقشه سرقت از صندوق امانات بانک ملی شعبه دانشگاه تهران را کشیدیم.
به خاطر سرقت از بانک سپه شعبه مرکزی قائمشهر چه مدت زندان بودید؟
حدود یک ماه زندان بودم و با قید وثیقه ۸۰۰ میلیون تومانی آزاد شدم.
بعد رفتید سراغ بانک تجارت شعبه دروازه شمیران؟
بله، ولی در سرقت از بانک تجارت موفق نشدیم. شب سرقت از ساختمان پشتی بانک تجارت داخل محوطه بانک شدیم. درهای داخل شعبه هم هیچکدام قفل نبود. یک شب داخل بانک بودیم. خوابیدیم، استراحت کردیم و بعد بیدار شدیم، اما، چون وقت نداشتیم و در خزانه هم باز نمیشد، مجبور شدیم کار را رها کنیم و برویم.
در مورد نقشه سرقت از بانک ملی شعبه دانشگاه توضیح میدهید.
وقتی نتوانستیم از بانک تجارت سرقت کنیم حدود چند ماه بعد، نقشه سرقت از صندوق امانات بانک ملی را عملی کردیم، اما خب داخل بانک رفتن و سیمهای دوربینها را قطع کردن که نیاز به نقشه و طراحی خاصی نداشت. سرقت از بانک اصلا کار سختی نبود. سیستم امنیتی بانک ملی خیلی ضعیف بود.
بعد از سرقت صندوق امانات بانک ملی همه فکر میکردند من و آرمین دیو دو سر یا چه آدمهای گانگستری هستیم که توانستیم از صندوقهای امانات بانک ملی سرقت کنیم. در صورتی که اینطور نیست و سیستمهای امنیتی بانک بهشدت ضعیف بود. ما آن شب از در پارکینگ داخل بانک ملی شدیم و از داخل پارکینگ وارد شعبه شدیم. قشنگ تابلو زده شده بود و نیاز به گشتن هم نداشت. به سمت خزانه رفتیم. با دستگاه هوا برش قفل خزانه را باز کردیم و داخل شدیم.
وقتی داخل خزانه شدید، حدودا چند صندوق امانات آنجا بود؟
صندوقها را نتوانستم بشمارم، ولی حدودا هزار صندوق داخل خزانه بود.
صندوقها را با چه وسیلهای باز کردید؟
با چکش به صندوقها ضربه زدیم و خیلی راحت باز شدند. قفل صندوقهای امانات اصلا قفل خاصی نبود و حتی با چسب نواری دورتادور آن را پوشانده بودند. آرمین در صندوقها را باز میکرد و من محتویات صندوقها را تفکیک میکردم. طلاها و ارزها را داخل کولهها ریختیم و بعد از حدود چهارده ساعت از بانک خارج شدیم.
شما بعد از سرقت کجا رفتید؟
من، آرمین و برادرانش به خانه پدر آنها رفتیم. آنجا من ۲۰ میلیارد تومان از اموال سرقتی را برداشتم و رفتم قائمشهر. سهم خودم را بین دوست، آشنا و کسانی که میدانستم نیاز دارند، تقسیم کردم و به تهران برگشتم.
یعنی میخواهید بگویید ریالی از این ۲۰ میلیارد تومان را برای خودتان برنداشتید؟ دلیل اینکه بین دوست و آشنا تقسیم کردید چه بود؟
نه. فقط ۱۰۰۰ دلار همراهم به ترکیه بردم. دوست داشتم به چهار نفر بگویم، من میتوانم شرایط مالیام را تغییر بدهم. بیشتر به خاطر کمک به دوست و آشنایانم این کار را کردم.
میخواهید بگویید مشکل مالی نداشتید؟
مشکل مالی داشتم، ولی صرفا به خاطر مشکل مالی سرقت نکردم. یک بار هم گفتم؛ من اصلا مشکل روحی دارم و نمیتوانستم درست فکر کنم.
همان موقع در برخی رسانهها منتشر شد؛ یکی از متهمان قصد داشته با این اموال برای عمهاش کادو تهیه کند. شما چنین صحبتی را عنوان کرده بودید؟
بله، اما کادو نخریده بودم. سکه و طلا به عمهام داده بودم.
تقریبا چه مقدار طلا از اموال سرقتی بانک ملی را به عمهتان بخشیدید؟
تقریبا ۷۳۰ ربع سکه و ۹۶ سکه تمام به عمهام دادم.
با توجه به اینکه قبلا سابقه سرقت از بانک سپه شعبه مرکزی قائمشهر را داشتید، عمهتان نپرسید این طلاها را از کجا آوردید؟
چرا پرسید. حتی عمهام گفت؛ خلاف کردی؟ از جایی این طلاها را دزدیدی؟ ولی من حرفی نزدم و چیزی نگفتم.
کمی بیشتر درباره دستگیریتان در ترکیه و بازگشتتان به ایران توضیح دهید.
من به همراه آرمین و همسر و دو فرزندش ۷ ماه در زندان ترکیه بودیم. بعد از ۷ ماه با اختیار خودمان به ایران آمدیم. در اطلاعیه اینترپل حداکثر مجازات ما را ۱۵ سال زندان اعلام کردند، اما حالا من و آرمین با اتهام افساد فیالارض مواجه شدهایم. یکی از دلایل برگشتمان به ایران همین اطلاعیه اینترپل بود که در آن نوشته شده بود؛ ۱۵ سال زندان! وگرنه ما از کشور سوییس پناهندگی داشتیم و کارهایمان انجام شده بود. ما بیشتر به خاطر خانوادههایمان که در ایران بازداشت بودند، برگشتیم.
با توجه به اطلاعیه بانک ملی، شبی که وارد بانک شدید، پیامک هشدار به رییس بانک ارسال شده. درست است که طبق اطلاعیه بانک ملی، رییس بانک فکر کرده پیامک مثل دفعات قبل اشتباه است، اما فکر نکردید اگر سیستمهای بانک درست عمل میکرد شما دستگیر میشدید. یعنی اصلا به دستگیری فکر نمیکردید؟
ما در وضعیتی نبودیم که درست فکر کنیم. آرمین بدهکار بود و من هم به خاطر شرایط بد روحی نمیتوانستم تصمیم درست بگیرم. فقط میخواستم شرایط زندگیام را تغییر بدهم و اصلا به دستگیری فکر نمیکردم.
باتوجه به شرایط روحی که داشتید چگونه همراه پسرخالهتان برای سرقتها میرفتید؟
به خواست خودم میرفتم. اصلا یکی از علتهایی که باعث شد در سرقتها همراه آرمین باشم همین بیماریام بود. نمیتوانستم فکر کنم. علت دیگر هم یکسری عقدههایی بود که از بچگی همراهم بود. شش، هفت ساله که بودم، پدرم از دوبی به ایران کالا وارد میکرد. تاجر بود، ولی یکدفعه ورشکست شد و کلا شرایط زندگیمان تغییر کرد.
در حال حاضر در زندان تهران بزرگ هستید. با شرایط روحی که از خود توصیف کردید در زندان داروهایتان در دسترس است؟
نه. من تحت نظر روانپزشک بودم، اما اینجا به داروهایم دسترسی ندارم و فقط به من قرصهای خوابآور میدهند. من اصلا به قرص خوابآور نیاز ندارم، چون داروهایم چیزهای دیگری است. نسخهام را به زندان نشان دادم، اما قبول نکردند. اصلا حال روحی مناسبی ندارم. ما در زندان توبهنامه نوشتیم و از افرادی که مرتبط به این پرونده بودند، طلب بخشش کردیم.
منبع: روزنامه اعتمادمنبع: آفتاب
کلیدواژه: سرقت از صندوق امانات بانک ملی صندوق امانات بانک ملی سرقت از بانک همراه آرمین صندوق ها بانک تجارت خواب آور بانک سپه
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت aftabnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «آفتاب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۰۶۶۹۳۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
شگرد عجیب سرقت در مترو
به گزارش خبرآنلاین؛سردار علی ولیپور گودرزی در اینباره گفت: چندی پیش زن جوانی به پایگاه هفتم پلیس آگاهی تهران بزرگ مراجعه و با طرح شکایت خود گفت که قصد داشته تا در مترو بلیت بخرد که مرد میانسالی نزد او رفته و با چرب زبانی کارت این زن را را برای کمک کردن در پرداخت از او گرفت، اما ساعتی بعد با پیامک بانکی برداشت پول متوجه شده که این مرد کارت او را گرفته و کارت دیگری را در اختیار او گذاشته است.
ایسنا در خبری نوشت:وی افزود: کارآگاهان در نخستینگام برای تحقیقات میدانی راهی ایستگاه مورد نظر شدند و با بازبینی دوربینهای مداربسته هویت متهم را شناسایی کردند که در ادامه نیز مشخص شد وی از افراد زیادی با همین شیوه سرقت کرده است. کارآگاهان در گام بعدی با روشهای علمی و بررسیهای تخصصی مخفیگاه متهم را شناسایی کرده و پس از انجام هماهنگیهای لازم با مرجع قضایی و اخذ مجوز عملیات، این فرد را در یک عملیات پلیسی دستگیر و به مقر انتظامی منتقل کردند.
ولیپور گودرزی گفت: متهم پس از انتقال به پایگاه هفتم پلیس آگاهی هدف تحقیقات قرار گرفت و در جریان بازجوییهای انجام شده به جرم سرقت از کارت بانکی مالباخته با شگرد تعویض کارت اعتراف کرد.
رئیس پلیس آگاهی تهران بزرگ با بیان اینکه متهم برای روشن شدن زوایای پنهان پرونده در اختیار کارآگاهان پایگاه هفتم پلیس آگاهی قرار گرفت، خاطرنشان کرد: چنانچه شهروندان با این شگرد هدف سرقت قرار گرفتهاند میتوانند به پایگاه هفتم پلیس آگاهی تهران بزرگ مراجعه کنند.
۲۳۳۲۱۷
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1900291